جوانان، هاشمي و آينده ايران‌
جوانان، هاشمي و آينده ايران‌

سعيد اله‌بداشتي در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:
آذر سال ١٣٨٣ بود كه آقاي كروبي براي حضور در انتخابات رياست‌جمهوري نهم اعلام كانديداتوري كرد، ستاد جوانان و دانشجويان ايشان را راه‌اندازي كرديم. او به نمايندگي از جريان خط امام به صحنه آمده بود. چندي گذشت كه دكتر مصطفي معين نيز از سوي جبهه مشاركت براي كارزار انتخابات معرفي شد، خب اول نگران شده بوديم از اين تعدد و احتمالا افتراق؛ اما به خود و دوستان دانشجو و جوان دلداري مي‌داديم كه قطعا در روز آخر يكي از اين دو بزرگوار در صحنه خواهند ماند.

سعيد اله‌بداشتي در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:
آذر سال ١٣٨٣ بود كه آقاي كروبي براي حضور در انتخابات رياست‌جمهوري نهم اعلام كانديداتوري كرد، ستاد جوانان و دانشجويان ايشان را راه‌اندازي كرديم. او به نمايندگي از جريان خط امام به صحنه آمده بود. چندي گذشت كه دكتر مصطفي معين نيز از سوي جبهه مشاركت براي كارزار انتخابات معرفي شد، خب اول نگران شده بوديم از اين تعدد و احتمالا افتراق؛ اما به خود و دوستان دانشجو و جوان دلداري مي‌داديم كه قطعا در روز آخر يكي از اين دو بزرگوار در صحنه خواهند ماند.
سعي مي‌كرديم ستادهاي دو طرف، درگير منازعات داخلي نشوند و به كار ايجابي بپردازند، تا اينكه در ماه‌هاي پاياني يكي از دو نفر در صحنه بمانند، ‌باورمان نمي‌شد كه هيچ‌كدام به نفع ديگري كنار نرود و اين حركت را خودكشي سياسي مي‌دانستيم. تا اينكه آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني فداكارانه و با سيل دعوت اقشار مختلف به صحنه آمد… . اگر اشتباه نكنم در ارديبهشت‌ماه سال ٨٤ ايشان اعلام كانديداتوري كرد، حتما با يك ايده، سناريو و برنامه مشخص و براي ازبين‌بردن تفرقه و شكستن آرا. يكي از شخصيت‌هاي انقلابي كه از پيش‌قراولان دعوت از آقاي كروبي و اركان ستاد ايشان بود، با اعلام حضور آقاي هاشمي، بسيار تلاش كرد تا هر دو كانديداي محترم اصلاح‌طلبان به نفع آقاي هاشمي‌رفسنجاني كناره‌گيري كنند، بسيار كوشيد اما نتيجه نگرفت. همه اينها در حالي بود كه اين شخصيت انقلابي اصلا و ابدا قرابت تشكيلاتي و رفاقتي ويژه‌اي هم با آقاي هاشمي نداشت و حتي به برخي سياست‌هاي ايشان در دولت‌هاي پنجم و ششم انتقاد داشت و جالب‌تر آنكه روزنامه او نيز كه از پرمخاطب‌ترين‌ها و تريبون اصلي جريان خط امام بود، در همين دوره به محاق توقيف رفت؛ «جهان اسلام»… حجت‌الاسلام والمسلمين «سيدهادي خامنه‌اي» رويكرد اعتدالي و منش فراگير و مدبرانه جناب آقاي هاشمي را بعد از دولت اصلاحات لازمه تداوم و تثبيت اين گفتمان و حركت كشور به سمت توسعه مي‌دانست و بسيار دليل ديگر براي جلب حمايت فراگير از هاشمي. درهرحال غرض آنكه امروز هم تداوم راه هاشمي همان تداوم اعتدال، ميانه‌روي، خردورزي، دوري از افراط و حداكثري‌كردن مطالبات است.
در همين راستا حمايت از «دكتر حسن روحاني» بيش از پيش بر همه‌مان فرض است. اگر امروز صادقانه از فقدان هاشمي متأثر هستيم و او را حقيقتا وفادار به مردم و يار صادق امام و رهبري معظم مي‌دانيم، تجلي امروزينش حمايت و پشتيباني از حسن روحاني و تسهيل مسير او در دستيابي كامل به اهداف برجام و رونق اقتصادي و بهبود فضاي ديپلماتيك است، چراكه همه اينها جزء اهداف و برنامه‌ها و حمايت‌هاي رئيس فقيد مجمع تشخيص مصلحت نظام بود. اگر صداوسيما راست مي‌گويد و معتقد است هاشمي مرد بزرگ دوران و قرن معاصر و مورد تأييد حضرت امام و مقام معظم رهبري بود و باني خدماتي سترگ و تاريخي و سازندگي بوده و اگر صداي مردم را در مراسم تشييع به خوبي شنيده است، بايد كمتر در كاسه دولت تدبير و اميد بگذارد و خدمات دولت را براي مردم بگويد و فضاي رسانه ملي را ملي كند و به همه سليقه‌هاي سياسي حامي نظام و انقلاب براي حضور، فضاي عادلانه بدهد؛ به‌ويژه در آستانه انتخابات مهم رياست‌جمهوري دوازدهم و نگراني از تأثيرگذاري رسانه‌هاي خارجي.
در ديدار با آقاي علي‌عسگري در حاشيه مراسم تشييع نيز به ايشان اين نكته را يادآور شدم. ما مي‌خواهيم رسانه كشور خودمان منبع و منشأ صداقت و حقيقت اخبار باشد، آن‌هم در روزگاري كه فضاي مجازي در دقايقي بعد از وقوع يك خبر، حقيقت آن را به تصوير مي‌كشد. و سخن آخر آنكه امروز بر ما جوانان و نسل سوم و چهارم انقلاب فرض تاريخي و عقلاني است كه غم سخت رحلت هاشمي عزيزمان كه هنوز ما را در شوك و اندوه فروبرده و بهت و حيرت و ابهام «ايرانِ بعد از هاشمي» را با حمايت فزون‌تر از روحاني و مسير آرامش و اعتدال به فرصتي براي تعالي كشورمان تبديل كنيم كه آرزوي شيخمان همين بود.