استواری «بزرگ ترین حامی برجام» در عصر «پساآیت الله»
استواری «بزرگ ترین حامی برجام» در عصر «پساآیت الله»

محسن داوری-خبرنگار ایرنا در خراسان شمالی

در آستانه یک سالگی اجرای برجام، یکی از روزنامه های پایتخت تیتر زد:«مرگ بزرگ ترین حامی برجام»؛ اشاره ای بود به درگذشت آیت الله هاشمی. به گمان من اما این جمله، تعبیر دقیقی نیست اگرچه از جایگاه ویژه بزرگمردی حکایت دارد که همواره «مصلحت نظام» را بر هر چیز مقدم می شمرد.

شاید تعبیر دقیق تر را بتوان این گونه روایت کرد: آیت الله هاشمی رفسنجانی در واقع، بزرگ ترین حامی بزرگ ترین دستاورد دولت یازدهم، در ساختار سیاسی نظام بود. چه، به باور من، بزرگ ترین حامی برجام را باید ملت ایران دانست. هزار هزار زن و مرد و پیر و جوانی که با رأی آگاهانه شان در خرداد ۹۲، و سپس تکرار این جهت گیری سیاسی در اسفند ۹۴، خواهان آن شدند که «هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ زندگی شان». هم حقوق هسته ای کشور حفظ شود و هم اقتدار ناشی از قدرت اقتصادی آن، تضمین. هم دستاوردهای دانشمندان هسته ای محفوظ بماند و هم ساختارهای کلان کشور در پیوند با اقتصاد فراملی، ارتقا یابد. برجام، همه این ها را با هم برای ما به ارمغان آورد؛ هرچند رسانه های پرشمار دلواپس، شبانه روز کمر به یأس آفرینی در ملت بسته اند. و جالب آن که این کار را با پول همین ملت، و با بودجه دولت برآمده از اراده همین مردم انجام می دهند. طنز تلخی است!
در تمام روزهای سپری شده از یک سالگی اجرای برجام، جنگ روانی شدیدی در کشور برای زیرسؤال بردن دستاوردهای این توافق تاریخی در جریان بوده است. البته برنامه جامع اقدام مشترک که امضای وزرای خارجه ایران و ۶ قدرت جهانی را با خود دارد، توافقی «برد-برد» بود. این مفهوم در ذات خود نشانه آن است که داد و ستدی انجام شده؛ چیزهایی داده و چیزهایی هم گرفته ایم. اگرچه دشمنان قسم خورده ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی در آن سوی مرزها، کفه این داد و ستد را به نفع کشورمان سنگین تر می بینند و کیاست «دیپلمات های انقلابی» ما را می ستایند و مدام از کلاه گشادی سخن می گویند که بر سر دیپلمات های دول غربی آمده، اما مخالفان سرسخت دولت تدبیر و امید، نقدهای منصفانه را به کناری نهاده و به کلی از در انکار درآمده اند. اینان اگرچه در محافل خصوصی خود، نگرانند که ثمرات پی در پی و گشایش های پسابرجام برای کشور، تراز کارنامه عملکرد دولت یازدهم را بالاتر ببرد و عاملی باشد برای حتمی شدن تکرار رأی تاریخی مردم در انتخابات پیش رو، اما در اتاق های فکرشان برای سنگ اندازی در برابر این موفقیت، برای سیاه نمایی اوضاع جامعه و حتی وارونه جلوه دادن دستاوردها، برنامه ریزی می کنند.
آن ها می دانند اما انکار می کنند که اگر برجام نبود، توطئه هولناک فروش نفت در برابر غذا برای کشورمان چیده شده بود. می دانند اما کتمان می کنند که ارتباط ترانزیتی دریایی و هوایی ما با دیگر کشورها در شرف قطع کامل بود. می دانند اما سرپوش می گذارند که تبادلات بانکی کشورمان با بازارهای مالی و پولی بین الملل تقریبا محال بود. می دانند اما نمی گویند که فسادهای نفتی میلیارد دلاری، غارت منابع خدادادی، اختلاس های کلان بانکی، ثروت اندوزی نامشروع کاسبان تحریم، همه و همه ناشی از تبعات گردن نهادن به شرط و شروط دلالانی بود که به بهانه دور زدن تحریم ها، هر روز بیشتر از قبل، جای پای خود را در تار و پود ساختارهای کشور محکم تر می کردند و هم زمان، به قطعنامه های جدید و تحریم های گسترده تر، در خفا لبخند می زدند.
حالا هم که برجام با دستاوردهای فراوان سیاسی و اقتصادی اش برای مردم و نظام به ثمر نشسته، هر روز و شب به دنبال دستاویزی برای تردیدافکنی در جامعه هستند. اگر دولت از فروریختن دیوار تحریم های ظالمانه سخن می گوید، آن ها پای تحریم های سی و چند ساله ای را پیش می کشند که هیچ کدام هم به مناقشه هسته ای مربوط نمی شود و اصلا موضوع مذاکره نظام با قدرت های خارجی نبوده است؛ به زعم خود می کوشند در پسابرجام، انتظارات در مردم را بالا ببرند و آستانه تحمل شان را پایین. اگر قراردادی فرامرزی در صنعت خودروسازی یا برای ارتقای ناوگان فرسوده هوایی و ریلی یا برآورده کردن مطالبات بر زمین مانده مردم منعقد می شود، دلواپسان، بر منافع ملی حاصل از همه آن ها چشم می بندند و در عوض، مشکلات انباشته اقتصادی کشور از گذشته تاکنون را در بوق و کرنا می کنند.
در این شرایط، هنگامی که فردی تیزبین و دوراندیش همانند آیت الله هاشمی با اشراف بر شرایط کشور و اوضاع منطقه و جهان، به ثمر نشستن مذاکرات سیاسی و امضا و اجرای برجام را به «فتح خرمشهر» تشبیه و در هر فرصتی از آن دفاع می کرد، آماج حملات شدید و هدف بغض و کینه دلواپسان وطنی قرار می گرفت. از این رو، حمایت تمام قد وی از دستاورد مهمی مثل برجام، حائز اهمیت بود. اما کمرنگ دیدن نقش مردم در شکل گیری این توافق تاریخی و حراست از دستاوردهای آن در داخل و خارج، خطایی راهبردی است؛ به ویژه که پیامد دیدگاه این چنینی می تواند در جهت گیری نیروهای تحول خواه در عصر «پساآیت الله» مؤثر باشد.
برجام، ثمره حضور و رأی تاریخ ساز ملت به شیخ اعتدال بود. برجام با همه فراز و نشیب ها، حاصل حمایت گسترده مردم و رهبری نظام و پافشاری دولت برخاسته از آرای ملت بر «منافع ملی» بود. این مردم نجیب، در تشییع پیکر رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام به عینه ثابت کردند که در باتلاق شعارهای پوچ و عوامفریبانه نمی افتند و گرفتار مجادلات بیهوده نخواهند شد. نشان دادند که راه و روش اعتدال را برگزیده اند و عقلانیت سیاسی و اخلاق مداری را ارج می نهند. حامی تعامل و گفت و گو هستند و بیزار از هر افراط و تندروی. اگرچه دلبسته جهاد و پاسدار میراث بزرگ شهادتند، اما خواهان صلح و دوستی اند و آبادانی و پیشرفت.
«آیت الله» هم پیشتر، این ها را دیده و دانسته بود، که خطاب به مردم ایران، مردمی که قبل تر هم از یار آشنایی شنیده بودند «دنبال قهرمان نباشید؛ قهرمان واقعی شمایید»، در پیامی نوروزی، از «بیداری اعتدال» نوشت و گفت: «باشم یا نباشم، مطمئنم فردای فرزندان ما و فردای این مرز و بوم و این انقلاب آکنده از اعتدال خواهد بود.» و برجام، میوه دلنشین اعتماد به مردم و ثمره عقلانیت و اعتدال است و اکنون، ملت برومند ایران، این حامی بزرگ برجام، با دوراندیشی و سیاست ورزی مسئولانه، استوار و ثابت قدم به فرداهای روشن می اندیشد و در این راه البته دشوار، پرچمدارانی همراه و همدل می جوید.

 

منبع: ایرنا