محمد علی زم

آغاز راه، تصفیه است. اگر خمیر‌مایه انسانی همراه خس، خاشاک و سنگ‌ریزه و خرده‌شیشه‌ها باشد بی‌ارزش است، انسان باید خود را در توری توبه این مایه، ناب کند تا به جلا رسد.

صاف‌کردن خود و صاف‌شدن از هر چیزی غیر از خواسته معبود، گام نخست برای جمالی و جلالی شدن انسان مؤمن است. ما با میل خود به عالم پا نگذاشته‌ایم و بر آنچه که هستیم و داریم، هم رضایت نداریم، امام به ماندن دل داده‌ایم و از رفتن گریزان گشته‌ایم، همواره در سه دوره هستی- گذشته، حال و آینده- با خدا در حال مناقشه هستیم و بر خواست و خلقت و مشیت او خُرده‌گیری می‌کنیم.

به فرمایش حضرت مولا «مَن اَصبَحَ عَلیَ الدّنیا حَزینا فَقَد اَصبَحَ عَلیَ اللهِ ساخِطاً» کسی که از وضعیت دنیوی خود محزون باشد هر آینه بر خدا غضبناک خواهد شد . ما از خواست الهی فاصله گرفته‌ایم و محزون دنیایمان شده‌ایم، در نتیجه بر خدا غضبناک شدیم و غضب ما به مثابه پرده عصمت دریدن و شکستن «قرق الهی» است.

باید با «انابه» برای «ناب» شدن تلاش کنیم و باید خود را در نقطه هست و به سمت‌و‌سویی که خواهیم رفت، تسلیم حق کنیم و امرمان را به او واگذار کنیم. «تسلیم»، گام بعدی ما و «تفویض» پایان آن خواهد بود.

باید خود را به فعل حضرت حق راضی کنیم تا شمول لطف «مَن رَضَی بِفِعلِ قَومٍ فَهٌو مِنهٌم» (کسی که بر کار قومی راضی باشد از همان قوم است)