چرا روحانی، دیروز در برابر انتقادات و توهین‌ها، لکنت نگرفت؟
چرا روحانی، دیروز در برابر انتقادات و توهین‌ها، لکنت نگرفت؟

روزنامه اعتماد نوشت: اتفاقی که روز گذشته و هنگام حضور ریاست‌جمهوری در مراسم ١٦ آذر دانشگاه تهران رخ داد از چند جهت آموزنده است.

اگر هيچ دليلي براي استحكام نسبي مواضع دولت در برابر منتقدانش ارايه نكنيم و فقط به همين يك مورد بپردازيم، مي‌توانيم نتيجه بگيريم كه دولت قادر به دفاع منطقي و محكم از اقدامات خود به ويژه در مهم‌ترين موضوع يعني برجام است و اين مخالفان هستند كه قادر به دفاع از مواضع خود نيستند. به‌طور كلي كسي كه مي‌تواند از مواضع و عملكرد خود دفاع كند، هيچگاه از آزادي بيان منتقدان حتي اگر همراه با پرخاش و تندي باشد، اكراه ندارد و مانع آزادي بيان آنها نمي‌شود. حتي برعكس است و اين افراد از اظهارنظر مخالفان و منتقدان خود استقبال مي‌كنند، زيرا با بيان مواضع منتقدان و مخالفان است كه مي‌توان به آنها پاسخ داد و سياست‌هاي خود را بهتر تشريح كرد؛ اتفاقي كه در جلسه ديروز در دانشگاه تهران رخ داد.

Image processed by CodeCarvings Piczard ### FREE Community Edition ### on 2016-12-06 08:13:06Z | http://piczard.com | http://codecarvings.com

يك مجموعه‌اي از دانشجويان اصولگرا تحت عناوين گوناگوني هرچه خواستند به رييس‌جمهوري گفتند و نه تهديد شدند و نه احضار به كميته انضباطي؛ و به راحتي سخنان تندشان كه فراتر از يك نقد عادي و محترمانه بود و بيشتر به خطابه‌اي احساسي، تنه مي‌زد شنيده و پاسخ داده شد. خوب است كه اين دانشجويان محترم قدري به خود آيند و درخواست كنند تا ساير مقامات نيز چنين جلسه‌اي را با دانشجويان داشته باشند. يقين داريم كه دانشجويان ديگر خيلي مودبانه و با احترام و بدون پرخاش سوال كنند. اين تفاوت ميان رييس دولت و ديگران محصول چيست؟ محصول اعتماد به نفس داشتن در پاسخ به پرسش‌هاست. محصول اعتقاد به اينكه حقيقت را نمي‌توان با جلوگيري از انتشار نظرات ديگران لاپوشاني كرد. محصول اين عقيده كه اگر دانشجو يا مردم عادي سخن و نظر خود را نگويند، سرنوشت بدتري از آنچه احتمالش را مي‌دهيم نصيب جامعه خواهد شد.

در ميان اظهارنظرات مخالفان يك نكته برجسته‌تر بود؛ نكته‌اي كه از سوي مخالفان تندروي دولت كماكان طرح مي‌شود و آن نقد كليت برجام است. نقد برجام از دو منظر قابل انجام است. يك‌بار كليات برجام و فارغ از هرگونه جزييات آن نقد مي‌شود و يك‌بار در جزييات و موارد تاكتيكي نقد صورت مي‌گيرد. يكي از اين دانشجويان در مقام پرسش از رييس‌جمهور اعلام كرد كه: «توافق حاصل شد! در داخل قلب راكتور سيمان ريختيد، چرخ سانتريفيوژها را متوقف كرديد و منتظر مانديد تا بيگانگان چرخ زندگي مردم ايران را بچرخانند! چرا؟ چون «بايد» توافق حاصل مي‌شد؛ چون شما تمام حيثيت دولت‌تان را در قمار برجام نهاده بوديد. دستاوردهاي نداشته برجام را به رخ مردم كشانديد. «برجام» شد حكايت پادشاه عرياني كه كسي جرات بيان واقعيت‌هايش را نداشت!»

وقتي كه كساني درخواست صداقت از رييس‌جمهور يا هر كس ديگري مي‌كنند، حداقل بايد خودشان صداقت را رعايت كنند. در دوره پيش كه اصولگرايان افراطي مصدر امور دولت بودند، هيچ‌كس جرات نداشت مذاكرات آنان را با ١+٥ با كوچك‌ترين نقدي مواجه كند. بنابر اين مصداق پادشاه عريان رفتار آن زمان بود، نه امروز كه دانشجويش روبه‌روي رييس‌جمهور مي‌ايستد و هرچه مي‌خواهد مي‌گويد. اگر رسانه‌هاي اصولگرا را از صداوسيما گرفته تا سايت‌ها و مطبوعات آنان را كه ٩٩ درصد رسانه‌هاي كشور هستند تحليل محتوا كنيد، روزي نيست كه عليه برجام انواع و اقسام تيترها و مطالب و يادداشت را ننويسند. اگر برجام مصداق پادشاه عريان بود تاكنون عرياني آن هزار بار بر همه آشكار مي‌شد، ولي كيست كه نداند عريان نشان دادن متقلبانه با بيان واقعيت خيلي فرق دارد. جالب اينكه نقد مخالفان عليه جزييات برجام نيست، بلكه كليات آن را نشانه رفته‌اند. حال ببينيم رييس‌جمهور چه پاسخي به اين ادعاي منتقدان داد: «ما هيچ قدمي در مساله برجام برنداشتيم مگر آنكه با مقام معظم رهبري مشورت كرديم، جلسه گذاشتيم، ايشان نامه‌هاي مكتوب دارند به من خطاب كرده و دستوري كه من روي نامه‌هاي ايشان دادم. هيچ نامه‌اي نبوده كه ايشان بنويسد و من دستور قاطع ندهم. در مقام عمل جايي كم و كسر آورديم اما مبنا بر اين بوده كه دستورات ايشان عملي شود.»

نقد كلي و كلان برجام فقط از كساني ساخته است كه ساختار تصميم‌گيري در ايران را قبول ندارند. حتي اگر رياست‌جمهوري هم به اين اخذ اجازه و مكاتبات اشاره نمي‌كردند، باز هم هر عقل سليمي كه با مسائل ايران آشنا هست مي‌دانست كه برجام جز با اجازه رهبري در كليات و حتي بسياري از جزييات آن نه تنها به نتيجه نمي‌رسيد، بلكه آغاز هم نمي‌شد. نقد و رد كلي برجام حق هر ايراني است، ولي مشروط بر اينكه ساختار كلي تصميم‌گيري كشور را هم رد كند.

منتقدان و مخالفان بهتر از هر كس مي‌دانند كه به دليل ضعف و ناتواني دولتِ مطلوب آنان، اجازه دخالت در اين مورد از آنان سلب شد و در چند سال پايان آن دولت از مذاكرات ١+٥ كنار گذاشته شده بودند. مشكل فهم مخالفان اين است كه نمي‌دانند يا مي‌دانند و نمي‌خواهند اذعان كنند كه برجام يك تصميم راهبردي و شايد فراراهبردي! بود و چنين تصميمي نه در سطح وزير خارجه و رييس‌جمهور كه در سطح كلان مديريت كشور است. بنابراين نقد و رد برجام به منزله نقد و رد اين راهبرد كلان است. نمي‌توان خود را در درون ساختار سياسي و متعهد به آن تعريف كرد و همزمان به نقد كلان و راديكال برجام پرداخت. اين تعارض دير يا زود عوارض خود را نزد نيروهاي مخالف دولت نشان خواهد داد.