در شرایطی که ایران با یک مشکل حاد خارجی مواجه است و در داخل نیز با یک زلزله و عوارض آن دست و پنجه نرم می‌کند، بست نشستن در حرم عبدالعظیم چه معنایی دارد؟

به گزارش خبرگزاری یوپنا عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: رفتار حلقه مرکزی دولت احمدی‌نژاد در شرایط کنونی چه معنایی دارد؟ در شرایطی که ایران با یک مشکل حاد خارجی مواجه است و در داخل نیز با یک زلزله و عوارض آن دست و پنجه نرم می‌کند، بست نشستن در حرم عبدالعظیم چه معنایی دارد؟

 شايد اصولگرايان به راحتي اين گروه را تخطئه و رد كنند، ولي قضيه به اين سادگي نيست. چرا كه رفتار احمدي‌نژاد و اطرافيان او در زمان رياست‌جمهوري نيز كمابيش به همين شكل بود. فقدان درك از مسائل اصلي كشور و اولويت دادن به مسائل شخصي و فردي در سياست‌هاي آن زمان نيز جاري بود. البته آنچه گفته مي‌شود به معناي دفاع از قوه قضاييه نيست، بلكه در نقد رفتار اين حلقه سياسي است.

اصولگرايان بايد در اين زمينه به دو مساله، پاسخ مناسبي را حداقل براي خودشان داشته باشند.

اول اينكه چرا در زمان رياست وي بر دولت در برابر چنين كارهاي مشابه آن دولت، سكوت يا حتي تاييد كردند؟ آيا نمي‌توانيم نتيجه بگيريم كه نحوه داوري اكثر اصولگرايان درباره امور جاري كشور مبتني بر انتساب عاملان رفتار به گروه آنان يا مخالف اصولگرايان است؟ اگر عامل آن سياست جزو آنان است كه دربست تاييد مي‌كنند و اگر از مخالفان و منتقدان آنان است، آنان را دربست تخطئه مي‌كنند؟

موضوع دوم اين است كه اصولگرايان تاكنون به اين پرسش پاسخ نداده‌اند كه چرا احمدي‌نژاد و يارانش كه از دل اصولگرايان بيرون آمدند در فاصله اندكي از اوج رفاقت، به يك ضديت حاد با آنان رسيدند؟ آيا از ابتدا آنان را اشتباهي جزو خود مي‌دانستند؟ يا آنكه اين افراد دچار تحول پيش‌بيني نشده شده‌اند و چنين رفتاري از خود نشان مي‌دهند؟
  هرگونه پاسخي كه به اين دو پرسش داده شود تبعات خاص خود را دارد و در هر صورت بايد عبرت‌هاي خاص آنها را گرفت.
اگر بخواهيم پاسخ منطقي به اين دو پرسش بدهيم، بايد گفت اين تغييرات رفتاري، ناشي از هر دو علت است. به عبارت ديگر بخشي از آن محصول شناخت اندك اغلب اصولگرايان از گروه و حلقه احمدي‌نژاد بود. ضديت با اصلاح‌طلبان قدرت بينايي آنان را كم‌سو كرده بود. پديده‌اي كه نزد اصلاح‌طلبان تا حدي شناخته شده بود و بسياري از اصلاح‌طلبان از همان ابتدا تعجب مي‌كردند كه  چرا جناح اصولگرا تا اين حد خود را به اين گروه پيوند زده و آن را از خود مي‌داند؟


اندكي تامل و تدبر و دقت كافي بود تا به اين نتيجه برسند كه اين گروه تفاوت زيادي با اصولگرايان دارند. ولي عجيب آن بود كه حتي از امام زمان (ع) نيز براي آنان مايه گذاشتند و معلوم شد كه همه اينها به دروغ و حيله بوده است. حيله‌اي كه زمان زيادي طول نكشيد كه به خودشان برگشت. بخشي از تغييرات رفتاري نيز معلول تجربه عملي و شكل‌گيري منافع جديد و حضور در قدرت است كه بطور طبيعي موجب تغييرات ارزشي، تحليلي و رفتاري مي‌شود.

تغيير وزير اطلاعات در سال ۱۳۹۰ سرآغاز اين شكاف و تغييرات رفتاري بود. احتمال داده مي‌شود كه اگر حوادث سال ۱۳۸۸ نبود، پرونده احمدي‌نژاد در همان سال ۱۳۹۰ بسته مي‌شد و كار به ۶ سال اخير نمي‌رسيد. ولي نگراني از تعابيري كه نسبت به برخورد با وي و حلقه او وجود داشت، موجب شد در برخورد با او محتاط باشند. در هر حال توصيه مي‌شود كه اصولگرايان تحليل خود را از تحولات اين گروه به همراه عبرت‌هايي كه از آن گرفته‌اند منتشر كنند، بلكه در آينده و براي بار دوم از يك سوراخ گزيده نشوند. اين بست‌نشيني آنان نشانه‌اي از بن‌بست‌نشيني ديگران است.