یاسین خرم پور

اظهارات حسن روحانی درباره موضوعات و پدیده های متفاوت هممیشه فضای رسانه ای و سیاسی کشور را درگیر نقد و بررسی می کند. به نظر می رسد رئیس جمهور با چنین اظهاراتی سعی دارد فضای انتقادی و اندیشه ای و همچنین فضای نقد و بررسی در سپهر عمومی و سیاسی کشور را گسترش دهد.

به گزارش خبرگزاری یوپنا، جدیدترین اظهارات حسن روحانی درباره علم اسلامی و غیر اسلامی با واکنش های سیاسی و آکادمیک مواجه شد.

سخنان حسن روحانی در سی ‌و یکمین جشنواره بین‌المللی خوارزمی بازتاب وسیعی در رسانه‌ های کشور داشته است. فضای دانشگاهی نیز به بررسی و نقد علم اسلامی و غیر اسلامی سوق داده شده است.

رئیس جمهوری بیان داشت که: «علم به نوع تفکر و ایدئولوژی وصل نمی‌شود. در کشور جناح ‌بندی داریم، اما نمی‌توانیم بگوییم علم ریاضی اصولگرایان و علم ریاضی اصلاح‌طلبان. علم مرز نمی‌شناسد عده‌ای در کشور سال‌ها فیزیک و شیمی اسلامی درست کردند، مقصود چیست؟ پول‌های زیادی خرج شده است و وقت زیادی صرف شده است. جبر، جبر است. ریاضی هم ریاضی است». این سخنان به مانند همیشه موافقان و مخالفان زیادی به همراه داشت.

روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «نظریه پراکنی علمی در فضای مشکلات عینی!»، به انتقاد از سخنان رییس جمهوری پرداخت و نوشت: رئیس‌جمهور دیروز در جشنواره خوارزمی وارد بحث فلسفی «علم دینی و غیر دینی» شد، بحثی که نه تخصصی در آن دارد و نه وظیفه اوست و نه از آن برای عموم مردم می‌توان امید فایده‌ای داشت.

جدیترین انتقاد به سخنان روحانی را رئیس قوه قضائیه انجام داد. وی تصریح کرد: گر چه معنای اسلامی شدن علوم نیاز به دقت دارد ولی در هر حال اینکه بگوییم این پروژه در جمهوری اسلامی شکست خورده کاملاً سخن نابجایی است این مقوله یک بحث کاملاً فنی و علمی است و با اظهارات پوپولیستی و بدون تحقیق سازگار نیست لذا کسانی که تخصصی در این زمینه ندارند و نقطه نظرات اندیشمندان داخلی و خارجی را مطالعه نکرده اند نباید حرفی به زبان بیاورند که دستمایه بیگانگان شود.

این سخنان روحانی در حالی بود که رضا داوری اردکانی استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران نیز در بیانیه ای به برگزارکنندگان دوره‌های اسلامی‌‌سازی علوم انسانی بیان داشت که علم ماهیتی متفاوت با دین دارد و هر کدام روش های خاص خود را دارا می باشند، لذا نمی توان علم را به اسلامی و غیر اسلامی تبدیل کرد و چنین گزاره ای از اساس اشتباه می باشد.

به طور کلی می توان نکاتی را درباره این پروژه اسلامی سازی علوم بخصوص علوم انسانی بیان داشت:

 

۱- به نظر می رسد در ابتدای انقلاب و با توجه به شور هیجانی و احساسی و غلبه گفتمان نه شرقی و نه غربی عاملی بود که برخی از تئوریسن ها و انقلابیون درصدد برای استقلال انقلاب و تسلط فرهنگی بر جامعه علم اسلامی را جایگزین همه علوم سازند. این در صورتی بود که این امر را در نظر نگرفته اند که علم اتفاقی و تابع آرزوهای افراد نیست بلکه روش و منطق خاص خود را دارد.

۲- غلیه نگاه ایدئولوژیگ بر نگاه علمی و آکادمیک: رئیس جمهور در سخنان خود به دنبال تایید این گزاره بود که ما در علوم انسانی دچار نگاه ایدئولوژیک شدیم و این امر باعث شده که نگاه آکادمیک ما تحت شعاع نگاه های ایدولوژیک و انقلابی قرار بگیرد.

۳- تجربه ۴۰ سال اخیر نشان داد که تحقق علم انسانی اسلامی غیر قابل تحقق است شاید در تئوری قوی باشد و پشتوانه های معرفت شناختی برای آن ایجاد کنند ولی از لحاظ عملی چنین چیزی به نظر قابل عملیاتی شدن نیست.

۴- علم اسلامی نداریم اما اندیشمند مسلمان داریم که درباره موضوعات متفاوت بحث و تبادل نظر می کند و از دریچه اسلامی به قضایا نگاه می کند ولی به معنای علمی بودن نیست.

۵- ما یک علم داریم به معنای science  که روش های آن مبتنی بر تجربه پذیر بودن مشاهده پذیر بودن و تکرار پذیر بودن است. مانند اینکه آب در صد درجه به جوش می آید و یک شناخت داریم به معنای knowledge که این شناخت می تواند علم باشد، می تواند فلسفه باشد، می تواند  عرفان باشد می تواند فقه باشد وووو.. پس خود علم یکی از زیرشاخه های شناخت است به طور کلی علوم انسانی نمی توانیم داشته باشیم چون روش و جهانبینی ها با هم هم خوانی ندارند.

طرح چنین مباحثی توسط رئیس جمهور علاوه بر اینکه فضای حوزه عمومی جامعه را درگیر نقد و بررسی می کند، این فرصت را نیز برای دانشگاهیان فراهم می سازد که بین نگاه ایدولوژیک و نگاه واقع گرایانه تفاوت قائل بشیم.