استراتژی روحانی پس از برکناری بولتون چه خواهد بود؟
استراتژی روحانی پس از برکناری بولتون چه خواهد بود؟

براساس گزارش منابع اسرائیلی، ترامپ پیش از رسیدن زمان شروع جلسه مجمع عمومی سازمان ملل، به منظور آمادگی برای مذاکره با ایران، تحریم‌های اقتصادی علیه این کشور را کاهش خواهد داد.

به گزارش یوپنا علی الصالح در القدس العربی نوشت: با اخراج بولتون، مانع بزرگی که بر سر راه نزدیکی بین ایران و آمریکا بود، برطرف شد. در این میان، پومپئو کسی بود که پس از برکناری بولتون نمی‌توانست خوشحالی خود را پنهان کند. موضوع برکناری مشاور امنیت ملی کاخ سفید، بهانه است برای مقایسه ایران و شیوه اداره روابط خارجی آن، با نظام‌های عربی و خط مشی آن‌ها در روابط خارجی، بویژه نحوه تعامل آن‌ها با ایالات متحده.

یکی از مشاوران رئیس جمهور ایران، برکناری بولتون را به معنای شکست استراتژی فشار علیه ایران دانسته و تاکید کرد که به حاشیه رفتن و در ادامه، اخراج بولتون تصادفی نبوده و شاخص مهمی است که حکایت از عقب نشینی آمریکا در برابر مقاومت سازنده ایران دارد.

چند ساعت بعد از اخراج بولتون، پمپئو طی صحبت‌هایی تاکید کرد که ترامپ آماده است تا بدون هیچ پیش شرطی با روحانی دیدار کند. اما پس از طرح این پیشنهاد، آب دهان روحانی یا اطرافیانش به راه نیفتاد و بدون نشان دادن سستی، هوشمندانه شرط برطرف شدن کامل تحریم‌های اقتصادی بر کشورشان را مطرح کردند.

براساس گزارش منابع اسرائیلی، ترامپ پیش از رسیدن زمان شروع جلسه مجمع عمومی سازمان ملل، به منظور آمادگی برای مذاکره با ایران، تحریم‌های اقتصادی علیه این کشور را کاهش خواهد داد و این تصمیم، به منزله سیلی به نخست وزیر اسرائیل است که سخت به دنبال واداشتن آمریکا به حمله به ایران است.

در ماه گذشته، روزنامه‌های اسرائیلی گزارش می‌دادند که کادر نتانیاهو تلاش می‌کند مانع از دیدار ترامپ با ظریف، در جریان نشست گروه ۷ در فرانسه شوند، اما ترامپ پاسخ تلفن‌های ان‌ها را نمی‌دهد. این تصمیم ایالات متحده برای نزدیکی به ایران، همچنین می‌تواند سیلی محکمتری برای نظام‌های عربی باشد، که تصور می‌کنند با خطر ایران مواجهند یا حداقل ایالات متحده اینگونه قانعشان کرده است، تا بتواند آن‌ها را تحت سیطره خود نگاه دارد.

دولت‌های عربی انتقادات شدیدی را متوجه اوباما و دولت او می‌کردند، اما اکنون، توان ایراد حتی یک کلمه انتقاد آمیز علیه ترامپ را ندارند؛ ترامپی که هیچ احترامی برای آن‌ها باقی نگذاشته و علنا این دولت‌ها را گاو شیرده خطاب می‌کند.

باید به مناسبت نزدیکی دیدار بین ترامپ و روحانی به این دولت‌های عربی تبریک بگوییم، بویژه به نظام سعودی که برای اولین دیدار با ترامپ، مجبور به پرداخت ۴۵۰ میلیارد دلار شد! باید به بن سلمان تبریک بگوییم که از حدود چهار سال پیش درگیر جنگ نیابتی با ایران، در یمن شده و در نهایت، به ناچار با هم پیمان قدیمی اش، امارات نیز وارد اختلاف شده است؛ جنگی که هیچ بعید نمی‌دانیم در ادامه، رئیس جمهور آمریکا نیز در آن، جانب ایران و حوثی‌ها را بگیرد.

این رفتار مثبت و منحصر به فرد ایران، تنها در تعامل آن با ترامپ بروز نمی‌یابد، بلکه در برخورد با رهبران دولت‌های اروپایی نیز شاهد هستیم که چگونه سیاست ایران موجب شده است این دولت‌ها پیشنهاد هبه‌های مالی سخاوتمندانه‌ای را برای کمک به این کشور ارائه دهند؛ برای مثال، پیشنهاد ۱۵ میلیارد دلاری رئیس جمهور فرانسه به تهران.

کشور‌های عربی یا بهتر بگوییم دولت‌های خلیج (فارس)، طرف‌هایی هستند که دوشیده می‌شوند و در عین حال، خوشحالند؛ در شرایطی که ایران، پیشنهاد کمک‌های مالی هنگفت را دریافت می‌کند. دولت‌های خلیج فارس، از ترس بر خود می‌لرزند و با حماقت و چاپلوسی رفتار می‌کنند؛ در حالی که ایران قدرتمندانه تعیین شرط می‌کند.

دول خلیج فارس به دنبال جلب رضایت ترامپ هستند و با این حال، وی آن‌ها را تحقیر می‌کند. اما این ایران است که با ترساندن آمریکا و اروپا به خواسته‌های خود می‌رسد.

اعراب خلیج فارس به سمت عادی سازی با اسرائیل حرکت می‌کنند؛ در حالی که ایران تهدید می‌کند و برای دیدار روحانی با ترامپ، شرط می‌گذارد. ایران دوستان تازه‌ای را به دست می‌آورد و اعراب دوستان سابق خود را هم از دست می‌دهند. دولت‌های عربی در جنگ هایشان شکست می‌خورند و ایران پیروز می‌شود. بله این حق ایران است که سلاح هسته‌ای داشته باشد، همانطور که اسرائیل، پاکستان و هند حق دارند. اعراب هم حق برخورداری از سلاح هسته‌ای را دارند، اما هیچ چیز حاضر و آماده در سینی طلا به آن‌ها تقدیم نمی‌شود.

در نهایت، ما بخواهیم یا نخواهیم، خشنود باشیم یا نه، باید اعتراف کنیم که ایران، مانند اسرائیل و ترکیه، یکی از قدرت‌های اصلی منطقه است، که در شرایطی که از دولت‌های عربی برای حل مشکلات منطقه نظرخواهی نمی‌شود، ایران در این زمینه نقش اصلی را ایفا می‌کند.

بنابراین، عیب از ایران نیست، بلکه ایراد اصلی در ماست و نباید دلیل ناتوانی خود را به ایران و ترکیه نسبت دهیم. باید از تجربه ایران در تعامل با ایالات متحده و اسرائیل درس بگیریم و بدانیم که برای برخورداری از احترام از سوی دولت‌های بزرگ، باید نخست به خود احترام بگذاریم و کرامتمان را حفظ کنیم.